دل نوشته های هدهد سرگشته درباره وبلاگ حتما داستان هدهد سلیمان را شنیده اید ، این بار هدهدی دیگر متولد شده است هدهد آستان اهل بیت (ع) اما در زمان حیات او ولی زمانش در پس پرده غیبت بوده ، پس به ناچار راه سرگشتگی در پیش گرفته و عاشقانه در جستجوی معشوق خود و در تب وتاب لحظه وصال است . می خواهد از عشق بگوید ، از عاشقی بسراید و سخن از دردها بگوید (اگر توفیقش دهند و عاشقان دیگر دعایش کنند...) آخرین مطالب شنبه 87 دی 28 :: 7:19 عصر :: نویسنده : هدهد سرگشته
مدت مدیدی است که برای نگارش در وبلاگ دست به صفحه کلید نبرده ام که مهمترین دلیل آن طی نمودن دوران خدمت مقدس سربازی است. در خصوص خدمت سربازی و محاسن و معایب آن و راههای اجرایی بهتر، برای این خدمت مقدس، حرفهای زیادی برای گفتن دارم (که شاید در آینده یک کتاب نوشتم!!!) اما، به هر حال، چند ماه از بهترین سالهای جوانی و عمرم در قالب خدمت سربازی در حال طی شدنه، ان شاءا... خدا توفیق بهره برداری صحیح از عمر را به هممون عنایت کنه. شعر زیر هم متناسب با این دوران سربازی و هم متناسب با ایام سوگواری اهل بیت (ع) در ماه محرمه: نام من سرباز کوی عترت است دوره ی آموزشی ام هیئت است پادگانم چادری شد وصله دار سر درش عکس علی با ذوالفقار نقش سردوشی من یا فاطمه است قمقمه م پر زآب علقمه است رنگ پیراهن نه رنگ خاکی است زینب آن را دوخته پس مشکی است اسم رمز حمله ام یاس علی است افسر مافوقم عباس علی است* -------------* شعر فوق را یکی از رفقا برام فرستاده که از نام شاعرش بی اطلاعم (اینم به دلیل امانت داری) موضوع مطلب : پیوندها
لوگو آمار وبلاگ
|
||